کد مطلب:90281 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:197
وقف: ایستادن، به حالت ایستاده ماندن و آرام گرفتن است. و در اصطلاح فقهی، نگهداشتن و حبس كردن عین ملك است بر واقف آن (نه ملك خدا ) و مصرف كردن منفعت آن، در راه خدا و بعضی از فقها گویند وقف: حبس عین است بر ملك خدای تعالی، بنابراین ملكیت مالك آن، به خداوند منتقل می شود. در اصطلاح قانون مدنی، حبس عین و تسبیل ثمره است، بر حسب نیت واقف. برخی گفته اند: وقف عبارت است از اینكه عین مال، حبس و منافع آن تسبیل شود. سمع: گوش، شنیدن، شنوایی كه جمع آن اسماع است. علم: دانستن، یقین كردن، اسم مصدر آن، معرفت، دانش كه مقابل ظن است. [صفحه 102] علم نافع، در مقابل علم ضار است و علامت آن این است كه در نفس، تقوا، تواضع و نیستی زیادت كند و علم ضار: علمی است كه از آن زیان خیزد و علامت آن كبر، تفاخر، غرور و طلب دنیاست. شرح: با توجه به معانی كلمات، مفهوم كلام مولا این است كه متقین شنوایی خود را به علم نافع وقف نموده اند، یعنی شنیدن و شنوایی را در انحصار بهره های علمی سودمند و كسب علم نافع كه تقوا و تواضع را در نفس آدمی ایجاد می كند قرار داده اند، چنانكه اموال موقوفه، در یك جا متوقف، می شود و قابل نقل و انتقال نیست و تنها از درآمد آن استفاده برند، حس شنوایی اهل تقوا نیز، در انحصار علم نافع قرار گرفته و بهره های علمی، مانند، تقوا، تواضع، خودنیستی، را از آن به دست می آورند. و این بدان جهت است كه فایده ی معقول و پسندیده ی شنوایی، به فرآورده های علم نافع است و بس و به عبارت دیگر، واردات علمی كه از طریق قوه ی شنوایی به انسان می رسد، در مراحل سه گانه ای كه حدیث نبوی به آن اشاره دارد انحصار یافته و وصول به مقصد را نشان می دهد: «قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم العلم ثلاثه آیه محكمه و سنه قائمه و فریضه عادله و ماسوی ذلك فهو فضل.»: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود علم سودمندی كه منحصرا در سعادت فرد و اجتماع وجود دارد سه تاست: 1. آیه محكمه: آیات قرآنی كه مراد و مفهوم آن روشن باشد، در مقابل آیات متشابه و یا اینكه مراد از آیه ی محكمه، آیات محكم و استوار در وجود آدمی و در همه ی جهان خلقت (آیات آفاقی و انفسی) كه بر وحدانیت صانع متعال دلالت می كنند، است،». سنه قائمه: سیره و گفتار و امضای پیامبر و معصومان علیهم السلام كه در متن جامعه حضور فعال داشته باشد، 3. فریضه عادله: یعنی عدالت لازم الرعایه و عدالت اجتماعی، تا روابط جامعه با فرد و فرد را با جامعه به پایه ی عدل و داد و حقوق متقابل [صفحه 103] محكم و استوار نماید و جز اینها فضل و امتیاز است. به هر حال دانشی كه رابط بین خدا و بندگان، انسان و اجتماع و فرد باشد نزد خداوند پاداش بزرگ دارد. «قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: من تعلم بابا من العلم لیعلمه الناس ابتغاء وجه الله، اعطاه الله اجر سبعین نبیا.»: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: كسی كه بابی از علم را بیاموزد و دری از علم، به روی خود بگشاید، تا برای رضای خدا و نه برای جاه و مقام و جمع مال و ثروت، به مردم آموزش دهد (اعتقادات، فقه، اخلاق) خدای متعال پاداش هفتاد نبی به او مرحمت می فرماید. یعد رفیع القوم من كان عالما و ان حل ارضا عاش فیها بعلمه اری العلم نورا و التادب حلیه و ما اجتمعا الالمن صح عقله بزرگ قوم آن كسی است كه عالم باشد، گرچه در بین خاندان و قبیله ی خود بزرگ زاده نباشد. به هر جا كه برود علم او، معرف اوست بدین جهت محترمانه زندگی می كند و هیچ عالمی در هر شهر و دیاری كه باشد غریب نیست. علم نوری است كه در دل عالم جای گرفته و ادب حلیه و زیور عالم است كه از علم كسب نموده است. پس از علم و ادب در حد توان با شوق و رغبت بهره خود را بگیر. بدیهی است كه علم و ادب، در وجود آن كس جمع می شود كه عقل سالم داشته باشد و چه بسا عالمی كه لبیب و خردمند نیست. [صفحه 104] آن را كه علم و دانش و تقوا مسلم است جاهل اگر كه گشت مقدم موخر است جاهل به روز فتنه ره خانه گم كند [صفحه 105]
آنان قدرت شنوایی خود را فقط بر دانشی مفید باز نگاه می دارند.
و ان لم یكن فی قومه بحسیب
و ما عالم فی بلده بغریب
فخذ منهما فی رغبه بنصیب
و كم عالم بالشی ء غیر لبیب
هر جا قدم نهد قدمش خیر مقدم است
عالم اگر چه گشت موخر مقدم است
عالم چراغ جامعه و چشم عالم است
صفحه 102، 103، 104، 105.